• پنج شنبه 1403/9/1  

اطلاعات کتاب

کتب انتشارات بهاردلها

نـــوشـت افـــزار بـــهـارك

تازه های نشر

سرزمین یاس - بخشش فدک به فاطمه س - 28
پدید آورنده : دکتر مهدي خداميان آراني
تعداد صفحات : 165
شابک :
قیمت به ریال : 820,000
نوبت چاپ : بیستم
تاریخ انتشار : 1396/9/4
قطع کتاب : رقعی
زبان : فارسی
گروه سنی : بزرگسال
تیراژ :
تاریخ اولین چاپ :
خرید

نکته: برای کسب اطلاعات بیشتر از این محصول بر روی قسمت دانلود کلیک و بخشی هایی از این کتاب را بصورت pdf دریافت نماییید

خیلی ها دوست دارند فدک را بیشتر بشناسند و از راز آن باخبر شوند.قصه فدک, قصه دیروز نیست, قصه تمام روزهای شیعه است.فدک پرچمی سات که خدا برای فاطمه علیها السلام برافراشته است. این کتاب می خواهد برایتان از فدک بگوید, همان سرزمینی که برای همیشه زنده و جاوید است: سرزمینی که از آن فاطمه است. داستان این کتاب از جنگ پیامبر اکم صلی الله علیه وآله با پیمان شکنان یهودی آغاز می گردد و با بخشش فدک به حضرت زهرا سلام الله علیها پایان می یابد.

این کتاب در 10 بخش تنظیم شده است و جلد 28 ام از مجموعه آثار نویسنده است

در بخشی از این کتاب می خوانیم:

ناگهان عطری در فضا می پیچد, نسیمی می وزد. جبرئیل نازل می شود و آیه 26 سوره اسراء را بر پیامبر می خواند:

( و ءات ذالقربی حقه) ای پیامبر حق خویشاوند خودت را ادا کن.رسول خدا به فکر فرو می رود. آیه تازه ای نازل شده است. خداوند به پیامبر خود پیامی تازه داده است. به راستی منظور خدا از این فرمان چیست؟

ای جبرئیل آیا می شود برایم بگویی که من حق چه کسی را باید بدهم؟

ای حبیب من, اجازه بده من نزد خدا بروم و جواب را بگیرم و برگردم. لحظه ای سکوت بر همه جا حاکم می شود. پیامبر منتظر است.

دوباره بوی بهار در فضا می پیچد و نسیم می وزد. جبرئیل بازگشته است:

ـ ای جبرئیل , از سوی خدا چه پیامی آورده ای؟

ـ خدا دستور داده است که تو فدک را به فاطمه علیها السلام بدهی, فدک از این لحظه به بعد مال فاطمه علیها السلام است.

آری, درست شنیدی خدا سرزمین فدک را به فاطمه علیها السلام بخشیده است. این فرمان خداست.

نمی دانم چرا اشک در چشم پیامبر نشسته است؟آیا این اشک شوق است؟ نه , این اشک فراق است. هر وقت که پیامبر به یاد یار سفر کرده اش, خدیجه علیها السلام می افتدغمی مبهم وجودش را فرا می گیرد.

پیامبر به یاد خدیجه افتاده است. یاد روزی که به خواستگاری خدیجه علیها السلام رفت. دست پیامبر از مال دنیا خالی بود; اماخدیجه علیها السلام زن ثروتمند آن روزگار بود, هیچ کس به اندازه او ثروت نداشت.

قرار شد پیامبر به خواستگاری خدیجه علیها السلام برود; اما هر مردی باید برای همسرش مهیه ای قرار دهد. او از مال دنیا چیزی نداشتتا ان را مهریه خدیجه علیها السلام قرار دهد.عموی خدیجه علیها السلام با این ازدواج مخالف بود, او در مجلس خواستگاری حاضر شد و گفت: مهریه خدیجه بسیار زیاد استو باید به صورت نقدی پرداخت گردد.

عموی پیامبر, ابوطالب علیه السلام سوال کرد: مهریه خدیجه چقدر است؟عموی خدیجه علیه السلام چیزی گفت تا آنها ناامید شوند: چهارصد هزار مثقال طلا! ابوطالب لبخندی زد و گفت: «قبول است»

همه تعجب کردند و با خود گفتند« پیامبر این همه پول را از کجا خواهد آورد؟» پیامبر همه مهریه را پرداخت کرد.آیا شما می دانید چگونه؟

خود خدیجه علیها السلام این پول را به پیامبر داده بود تا به عنوان مهریه پرداخت کند!

وقتی ابوجهل این را شنید, گفت: « همیشه داماد برای عروس مهریه می دهد, امروز عروس برای داماد مهریه داده است.»

پیامبر بسیار ناراحت شد, او آرزو داشت تا روزی ثروتی به دستش بیاید و جبران مهریه خدیجه علیها السلام را بنماید.

اما افسوس که امروز خدیجه علیها السلام نیست, اما دختر او که هست. فاطمه علیها السلام تنها یادگار خدیجه علیها السلام است. او وارث خدیجه علیها السلام است.

(کتاب سرزمین یاس/ صفحه 127 و 128 و 129 )

.

دیدگاه شما
نام و نام خانوادگی
پست الکترونیکی
کد امنیتی
لطفا عبارت را در کادر مربوطه وارد نمایید

نظر شما